نبض بازار: وابستگی عاطفی انواع مختلفی دارد که هرکدام به شکل خاصی در بخشهای مختلف زندگی ما اثرگذارند. در ادامه سه نوع اصلی از وابستگی عاطفی را بررسی میکنیم و در ادامه راهکارهایی را به شما معرفی میکنیم که در مقابله با وابستگی عاطفی به شما کمک میکنند. همراه ما باشید.
در پسزمینه وابستگی اصولا ترس زیادی نهفته است. فانتزیهای بسیاری درباره توانایی یا جایگاه فرد در دنیا وجود دارد. افراد بدون هیچ دلیل خاصی احساس میکنند اگر بندهای عاطفی خود را بگسلند، حتما دچار مشکلات و خطرات زیادی خواهند شد. این نوع وابستگی کاملا مشابه وابستگی به مواد اعتیادآور است؛ به همین دلیل در دستهبندی سندرم استرس قرار میگیرد. وقتی مدتی کوتاه بندهای عاطفی ضعیف شود یا از بین برود، فرد احساس اضطراب و نگرانی میکند. در این مرحله، او احساس میکند نمیتواند وجود خودش را بدون آن بند عاطفی تحمل کند. هرکسی تابهحال از این موضوع آزرده شده باشد، باید بداند که رنج خیلی زیادی را تحمل کرده است.
در ادامه انواع وابستگی عاطفی و اثر آن بر زندگی افراد را میخوانید:
انواع وابستگی عاطفی
۱. وابستگی عاطفی به خانواده
وابستگی عاطفی به خانواده یکی از انواع دشوار وابستگی ازنظر غلبه بر آن است. این موضوع اغلب به ساختار خانواده مرتبط است که در آن، والدین از تنش و اضطراب زیادی رنج میبرند و آن را به فرزندان نیز منتقل میکنند. بهاینترتیب بچهها با ترس بسیاری نسبت به دنیای اطراف تربیت میشوند. از دید آنها، هرچیز خارجی خطر محسوب میشود و خانواده پناهگاه است.
نبض بازار: افرادی که درگیر این نوع وابستگی عاطفیاند، درواقع حمایتی را که از خانواده دریافت میکنند، بیش از اندازه بزرگ جلوه میدهند. اعضای این خانوادهها روابط عاطفی قوی و همبستگی زیادی دارند؛ اما رفتارهای دیوانهواری نیز نشان میدهند؛ مثل این ایده که خطر همیشه در کمین است و هرچه از آن دورتر باشیم، بهتر است.
در این نوع خانوادهها، اعتماد به نفس اصلا تقویت نمیشود. نتیجه آن، این باور است که فرد از رویارویی با چالشهای بزرگ ناتوان خواهد بود. در این مواقع، خانواده مانند حبابی عمل میکند که علاوه بر اینکه پناهگاه است، زندان نیز محسوب میشود. این روشی اشتباه برای مقابله با استرس است و به نیاز رشد و استقلال فرزندان هم پاسخ درستی نمیدهد.
۲. وابستگی عاطفی زوجها
وابستگی عاطفی زوجین جزو انواع شایع و بسیار آسیبرسان وابستگی عاطفی است. این وابستگی از باوری اشتباه ناشی میشود که فرض میکند زن و شوهر به زندگی خود معنی میبخشند و از یکدیگر دربرابر تنهایی وحشتناک محافظت میکنند؛ چون زن و مرد خودشان را محور زندگی میدانند.
این نوع وابستگی در افرادی ایجاد میشود که بسیار احساس ناامنی میکنند. آنها درباره توانایی خود شک دارند. درواقع تصور میکنند خیلی بیپناهاند. آنها برای ادامه زندگی نیازمند حمایتاند و این حمایت را از شریک زندگی خود انتظار دارند. درواقع فردِ مقابل در زندگی به سپری دفاعی دربرابر رنج و ترس تبدیل میشود؛ به همین دلیل است که وابستگی شدیدی ایجاد میشود.
ممکن است در ابتدا این وابستگی عاطفی خوب به نظر برسد؛ اما دیر یا زود باعث رنجشهای بسیار خواهد شد. فرد وابسته بسیار وحشت دارد که مبادا شریک زندگیاش را از دست بدهد و این احساس موجب میشود رفتارهای زیانباری مرتکب شود؛ مانند حسادت بیشازحد یا اطاعت بیچونوچرا. بهاینترتیب وابستگی، بهجای تحکیم رابطه، آن را ویران میکند.
۳. وابستگی عاطفی به محیط اجتماعی
دلیل اصلی بروز وابستگی عاطفی به محیط اجتماعی نیاز بیشازحد به تأییدشدن و شناختهشدن در هر محیطی است. اگر نشانههای کافی از قدرشناسی حقیقی و مقبولیت وجود نداشته باشد، فرد بهشدت احساس ترس میکند. در این مواقع، فرد هر کاری که لازم بداند، انجام میدهد تا این خلأ روانی را پر کند؛ چون وقتی احساساتش جریحهدار میشود، گویی بدترین اتفاق ممکن رخ داده است.
فرد برای بهدستآوردن تأیید جمع ممکن است به چاپلوسی روی آورد یا بهکلی نامرئی شود. در قدم اول، فرد وابسته احساس میکند مجبور است دیگران را حتی بیش از خودش راضی نگه دارد. این افراد حاضرند هرچیزی را فدا کنند؛ اما با عدم تأیید یا مخالفت دیگران مواجه نشوند. در قدم دوم، فرد حتی حاضر میشود از عقاید خودش صرفنظر کند تا تنش جمع را از بین ببرد. در هر دو مورد، موقعیت بسیار ویرانگر است.
***
در هر سه نمونه وابستگی عاطفی به خانواده، شریک زندگی و محیط اجتماعی، نداشتن اعتمادبهنفس بیشترین نقش را ایفا میکند. نکته دیگر، ناآگاهی افراد از میزان توانایی خود در انجامدادن امور است. این فکر در ذهن این افراد شکل میگیرد که ارزش زیادی ندارند و بهتنهایی نمیتوانند به زندگی ادامه دهند.
همه این عقاید اشتباه به ترس و نگرانی تبدیل میشوند. بهترین راه غلبه بر ترس هایی که در زندگی تجربه میکنید، رویارویی با آنها است. شاید فقط لازم باشد اولین قدم را بردارید. خطر کنید و از منطقه امن خود خارج شوید. اعتمادبهنفس یکشبه ساخته نمیشود؛ اما یک نکته، حتمی است: اگر سعی کنید اعتمادبهنفستان را بهدور از وابستگیها بسازید، بسیار پایدارتر خواهد بود.