دست آشکار دولت در بازار سهام! / آیا دولت باید از بورس حمایت کند؟

تاریخ انتشار : يکشنبه، 16 شهريور 1399

با نوسانات یک ماه اخیر شاخص کل بورس، مردم انتظار دارند دولت با حمایتی سریع سودهای بالا را به پرتفوی سهامداران برگرداند. اما در مقابل عده دیگری می‌گویند دولت باید از حمایت تصنعی و دستوریِ بورس دست بکشد. کدام گروه درست می‌گویند؟

 گروه اول معتقدند به دعوت دولت وارد بازار سهام شده‌اند و شخص رئیس جمهور بارها اعلام کرده از بورس حمایت می‌کند و بورس را رها نمی‌کند. پس آنها انتظار دارند دولت به هر شکلی، مانع افت شاخص کل شود. حتی با دستور ایجاد صف‌های خرید و افزایش تقاضا در بخش حقوقی.

اما در مقابل، برخی دیگر از سهامداران قدیمی می‌گویند حضور دولت در این بازار، آغازگر مشکلات بسیاری بوده و از دولت می‌خواهند هرچه سریع‌تر از بازار خارج شود.

اما آیا دولت‌ها باید از بازار سهام حمایت کنند یا بازار را به حال خود رها کند؟ دیگر کشورها در این دوره چگونه از بازار سهام خود حمایت کرده‌اند؟

حامد قدوسی، کارشناس اقتصادی در توییتی در صفحه شخصی خود نوشت: یک دولت حداقل به دو شکل می‌تواند از بازار حمایت کند؛‌

1-اولین و درست‌ترین شیوه حمایت دولت از بازار سهام این است که دولت «ریسک‌های بنیادی» اقتصاد را کم کند تا «صرفه ریسکی» جریان‌‌های نقدی کم‌تر و قیمت دارایی‌ها بیشتر شود.

برای مثال دخالت دولت در قیمت‌گذاری‌ها (از ارز گرفته تا انرژی)، سیاست‌های صادراتی، سیاست‌‌های نامعلوم بانک مرکزی، روابط خارجی متلاطم و …همه به قول معروف نوعی عدم اطمینان نایتی (Knightian Uncertainty) یا ابهام در بازار ایجاد و نرخ تنزیل جریان نقدی را بیش‌تر می‌کند.

نمونه این نااطمینانی‌ها در بازار سهام ما هم به وفور دیده می‌شود. آینده برای فعالان اقتصادی و شرکت‌ها مبهم است و آنها نمی‌دانند که در چند ماه آینده چه رویدادهای سیاسی ممکن است رخ دهد. آنها فقط می‌دانند که هر کدام از این رویدادها می‌تواند تاثیرات بسیاری بر وضعیت اقتصاد بگذارد.

2-به گفته قدوسی نوع دوم حمایت دولت از بازار سهام این است که دولت به کمک «سهام‌داران فعلی» بیاید و سعی کند تابع تقاضای خرید دارایی را تقویت کند.

در این حالت به جای تقویت «بخش حقیقی»، دولت تلاش می‌کند از طریق «سیاست پولی انبساطی» صرفا «نرخ بهره اسمی» را پایین بیاورد. یعنی دولت برای «نجات بازار سهام» سیاست‌هایی را در پیش می‌گیرد که منجر به تشدید تورم می‌شود.

چنین اقدامی با تقویت چشم‌انداز تورم در آینده، «قیمت‌های اسمی» دارایی‌ها را به طور موقتی بالا می‌برد و بازار به حالت سوددهی باز می‌گردد. این درست شبیه حمایت اخیر دونالد ترامپ از بازار سهام آمریکاست.

یعنی آنها با ایجاد سیاست‌های انبساطی و دامن زدن به تورم ارزش دارایی شرکت‌ها را موقتا بالا برده‌اند.

کدام حمایت بهتر است؟

به گفته کارشناسان مهم‌ترین شکل حمایت یک دولت از هر بازاری این است که عدم اطمینان‌های اضافه را کم کند. بارگشت اطمینان و ثبات به اقتصاد می‌تواند شرایط بازار سهام را هم بهبود دهد.

جدای از بازار سهام ایران، آنچه بازار سهام دیگر کشورها را تحت تاثیر قرار داده نااطمینانی‌هایی است که شیوع کرونا در جهان ایجاد کرده است. کاهش نرخ رشد اقتصادی در جهان و عدم اطلاع از وضعیت آینده چیزی است که به افت شاخص کل بازارهای سهام دنیا دامن زده و با کاهش این ناطمینانی‌ها، شرایط بهبود خواهد یافت.

اما شکل دوم حمایت، شیوه‌ای است که بسیاری به آن تنفس مصنوعی دولت به بازار سهام می‌گویند. اگرچه برخی از دولت‌ها در شرایط فعلی برای نجات بازار به این شیوه روی آورده‌اند اما این کار تاثیر اقتصادی بلندمدتی بر بازار سهام ندارد. بلکه فقط فشارهای سیاسی دولت را کاهش می‌دهد. آن هم دولتی که به اشتباه خودش را بیمه‌گر بازار نشان داده است.

چنین حمایت مصنوعی‌ای شاید در کوتاه‌مدت مطلوب سهامداران حقیقی باشد اما در نهایت این حمایت دستوری به معنای حفظ ثروت صاحبان دارایی ریسکی از جیب کسانی است که چنین دارایی ندارند.

در ایران کدام سیاست جواب می‌دهد؟

اما دولت ما پیش از این با سیاست‌های انبساطی به تورم بالا دامن زده است. به همین دلیل به نظر می‌رسد نتوان بیش از این با سیاست‌های انبساطی تورم بیشتری ایجاد کرد.

اگر چه به نظر می‌رسد درخواست سهامداران ما از این هم فراتر است. آنها انتظار دارند دولت مستقیما وارد بازار شود و به شکلی با حفظ صف‌های خرید و بستن صف‌های فروش شاخص را مثبت نگه دارد.

شیوه‌ای که احتمالا از نگاه کارشناسان اقتصادی، حمایت نیست. بلکه مصداق بازر دخالت است. یا چیزی که بسیاری به آن بازی با حاصل جمع صفر می‌گویند.

به همین دلیل به نظر می‌رسد بهتر است مردم به جای آنکه خواستار مداخله دولت در بازار باشند، خواستار کاهش نااطمینانی‌های اقتصادی و سیاسی باشند.